سزامه  

این گریه نیست این سهمم از درده  سهم من از بغض نگاه تو

خواستم بیام اما دیگه دورم از تو و قلـــــــــــــــب بی گناه تو

خیلی پشیمونم حلالم کن  با عشق تو بدجوری تا کردم

خیلی واسه جبرانشون دیره این حقمه خیلی خطا کردم

سزامه این تنهایی سزامه

که تک تک لحظه هامو تنها سر کنم

سزامه این تنهایی سزامه

که پیش چشم تو همه ی خاطراطمونو یکجا پرپر کنم

اتاق سوت و کور

منم و دل شکستم که داره میمیره اینجا

 هیچکسی دوروبرم نیست چه قدر دلگیره اینجا

منم و سکوت تلخی که نشسته تو وجودم

با توام بی خبر از من کاش منم مث تو بودم

اتاق سوت و کور من از تو و خاطرات تلخ تو سیره

 اگه نباشی قلب بیچاره ام تو تنهایی میمیره

حرفهای تکراری من که دیگه باب دلت نیست

 اما جزهمین دل من دلی بی تاب دل تو نیست

اونقده دلشوره دارم  که نمونده شور و حالی

 کاش منم مث تو بودم میزدم به بی خیالی

چشامو بستم

من و تو یه عمری با هم بودیم  کی جدا میدید از هم مارو

کی میون ما فاصله انداخت کیه که حل کنه این معما رو

از اون لحظه که دل به تو بستم از اینکه نباشی میترسیدم

به خودم میگفتم کاش که میمردم اما این روزا رو نمیدیدم

چشامو بستم تا نبینم  قلبت سهم کی داره میشه

چشاتو واکن تا ببینی قلبم بی تو آواره میشه

بیا تماشا کن بی تو چیزی از دلم نمیمونه

واسه تو که قلبت از سنگه دل کندن ازم چه آسونه

چشامو بستم تا نبینم  قلبت سهم کی داره میشه

چشاتو واکن تا ببینی قلبم بی تو آواره میشه

بیا تماشا کن بی تو چیزی از دلم نمیمونه

واسه تو که قلبت از سنگه دل کندن ازم چه آسونه

غافل

من غافل از اینکه از چشماش افتاده بودم فکر میکردم دنیارو تو چشم من میبینه

فکر میکردم اگه یه روز پیشـــــــــش نباشم  تا آخر عمر منتظـــــــرم میشینـــه

فکر میکردم دستای سردش تو دستام گرمی میگیره

فکر میکردم اگه نباشم تو غم نبودنم میمیره

فکر میکردم دستی که تو دستمه  تا همیشه  تا ابد مال منه

فکر میکردم چشم بی گناه اون عین هو یه سایه دنبال منه

کاش میشد خودش رو میذاشت جای من مث من دل میسوزوند برای من

کاش که میدونست دل من تنگ میشه بغض من  توی گلو سنگ میشه

فکر میکردم دستی که تو دستمه  تا همیشه  تا ابد مال منه

فکر میکردم چشم بی گناه اون عینــهو یه سایه دنبال منه

بعد رفتنت عزیزم بس که تنهایی کشیدم

قامتم خمیده از بس عشقتو به دوش کشیدم

تو غم بی هم زبونی هی میکشتم لحظه هامو

روی برگه های شعرم خالی کردم عُقده هامو

خاطرت جمع هرجاباشی  توی غربت یه کسی هست

 خاطراتت زندگیشه اون غریبه خاطرت هست

 اونکه تو 7 آسمونش یه ستاره هم نداره

 اون منم که دلخوشیشه گل من کسی رو داره

مث دیگرون نبودم سر راهتو نبستم

میدونستم نمیایو چشم به جاده ها نشستم

خاطرت جمع تو دل من تو حسابت پاک پاکت

این خطای دل من بود اون که افتاده به خاکت

تو روزایی که نبودی نمیدونی چی کشیدم

صبح تا شب ضخم و زبون از هر غریبه ای شنیدم

گل من سرت سلامت تو که خوش باشی غمم نیست

این همیشه آرزومه پس دلیل ماتمم نیست

دیگه از گریه گذشته به جنون کشیده کارم

تو که خوشبختی عزیزم دیگه غصه ای ندارم